گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم / گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

آسان گیری و دینداری

فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست... حافظ

دینی که مد نظر حافظ بوده، بسیار اسان و بر مبنای سهل گیری و مدارا بوده است. حافظ بر خلاف زهاد و متشرعین هیچگاه نگاه سخت گیرانه به شریعت و دین و از همه مهمتر خداوند نداشت و در نظر وی اساس دین بر انسان محوری است نه انگونه که متشرعین انسان را در خدمت دین می خواهند. به نظرم این تلقی ها همگی به نوع درک ما از خداوند بستگی دارد. خدای فقیهان چنانکه بارها گفته شده معمولا یک خدای سختگیر و گاه مهیب است که در اندیشه خرده گیری و عذاب ادمیان است. بر خلاف انچه که عرفا می اندیشیده اند و خداوند را در چهره ای رحمانی و محبوب تصویر کرده اند که میتوان با وی نرد عشق باخت و در عشق او فانی شد.
در خود قرآن نیز اشاره به این شده که اراده خداوند بر اسانی است و سختی را برای بندگان خود نمی خواهد.

۲۹ تیر ۹۴ ، ۲۳:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

آیات زنده...

گاه برخی از آیات قرآن آنچنان زبان و فضای زنده و حاضری را روایت می کنند که آدمی متحیر از آن می گردد. در آیه :

سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿53﴾
به زودى نشانه هاى خود را در افق ها[ى گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است (53)

گویی هم اکنون این آیه نازل و روایت می شود. نه فضای کهنگی بر آن نشسته و نه می نشیند بلکه هر آینه سخن از درک معنا و حقیقتی ثقیل و سنگین بر جسم و جان آدمی می کند.

۲۷ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

رحمت بی انتها...

این تصور که پس از پایان ماه رمضان، گویی رحمت خداوند تنگ می گردد و درهای آسمان بسته می شود، نه تنها نادرست که ناسپاسی و بی معرفتی به مقام خداوند است. هیچگاه درهای رحمت خداوند را بسته نخواهید یافت. رمضان و شوال و شب و روز و سحر و صبح برای خداوند تفاوتی نمی کنند بلکه خود انسان است که در مواقعی از شبانه روز حس و حال متفاوتی دارد و خداوند از این تغییر و دگرگونی ها مبری است. رحمت خداوند کماکان بر سر بندگان خود سایه گسترانده است و الی الابد ادامه خواهد داشت.

۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۳:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

زن و امید...

زندگی ما پسرها و مردها، پر است از محبت هایی که از زن های زندگی مان دریافت می کنیم. محبت هایی که از خردی تا پیرسالی با ما هستند و هر دم زندگی ما را سرشار از شادی و امید و انگیزه می کند. مادر اولیت طلیعه درخشان محبت است که بر روح انسان تابیده می شود. محبت های باورنکردنی و آکنده از عشق و از خود گذشتگی او، قابل قیاس با هیچ موقعیت عاطفی نیست.
مادر در این میانه تنها نیست. خواهر، همسر، دختر ، خاله و عمه و.. مهمترین اشخاص زندگی های ما هستند که محبت شان بی دریغ است و هر لحظه بر وجود غم زده و مرده ما می تابد.
جای آن دارد که هر یک از ما پسر ها و مردها در زندگی مان شکرگزار وجود همه آنها باشیم و به این نکته اعتراف کنیم که اگر آنها را نداشتیم، زندگی مان بی لطف و بیهوده و بی امید سپری میشد.
من در اینجا از همه ی زنهای زندگی خود صمیمانه تشکر می کنم و امیدوارم خداوند زندگی هیچ جنس مذکری را خالی از وجود آنان نگرداند و پیوسته زنده و پایدارشان بدارد.

۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۳:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

وحی و شاعری...

گاه به آیاتی از قرآن که بر میخورم، نظریه شباهت فرایند وحی و تجربه شاعران در ذهنم پر رنگ می شود. به راستی اگر بخواهیم صحنه ی وحی را توضیح دهیم، چه حادثه ای بیش از تجربه شاعران می تواند راهگشا باشد؟ من نمی دانم حالت مولوی هنگام سرودن شعر
چه کسم من چه کسم من که بسی وسوسه مندم
گه از آن سوی کشندم گه از این سوی کشندم

ز کشاکش چو کمانم به کف گوش کشانم
قدر از بام درافتد چو در خانه ببندم...

چه بوده است و یا شاید حالت پیامبر را نتوان هنگام دریافت ایه ی

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿35﴾

به درستی توضیح داد اما شاید بتوان بین انها شباهت هایی جستجو کرد بدون اینکه بخواهیم انها را در مقام نادرست مقایسه در آوریم .

۱۸ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

شناخت خداوند

امام علی - علیه السلام - در باب شناخت خداوند می فرمایند :

سرآغاز دین معرفت او است، و کمال معرفتش تصدیق ذات او، و کمال تصدیق ذاتش توحید و شهادت بر یگانگى او است، و کمال توحید و شهادت بر یگانگیش اخلاص است،و کمال اخلاصش آن است که وى را از صفات ممکنات پیراسته دارند،چه اینکه هر صفتى گواهى مى دهد که غیر از صفت موصوف است و هر موصوفى شهادت مىدهد که غیر از صفت است، آنکس که خداى را(به صفات ممکنات) توصیف کند وى را به چیزى مقرون دانسته،و آن کس که وى را مقرون به چیزى قرار دهد،تعدد در ذات او قائل شده،و هر کس تعدد در ذات او قائل شود،اجزائى براى او تصور کرده،و هر کس اجزائى براى او قائل شود وى را نشناخته است. و کسى که او را نشناسد، به سوى او اشاره مى کند،و هر کس به سویش اشاره کند،برایش حدى تعیین کرده،و آن که او را محدود بداند،وى را به شمارش آورده،و آن کس که بگوید خدا در کجا است؟ وى را در ضمن چیزى تصور کرده،و هر کس بپرسد بر روى چه قرار دارد؟جائى را از او خالى دانسته،همواره بوده است و از چیزى به وجود نیامده،و وجودى است که سابقه عدم براى او نیست،با همه چیز هست اما نه اینکه قرین آن باشد، و مغایر با همه چیز است، اما نه اینکه از آن بیگانه و جدا باشد،انجام دهنده است،اما نه به آن معنى که حرکات و ابزارى داشته باشد،بینا است حتى در آن زمانى که موجود قابل رؤیتى وجود نداشت،تنها است زیرا کسى وجود نداشته تا به او انس گیرد،و از فقدانش ترسان و ناراحت شود.


نهج البلاغه - خطبه یکم

۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

قدر و مقدار ...

در شبی که به سنت، قدرش می خوانند دعا کنیم که ما هم شب قدری داشته باشیم و آنچه پیامبر - ص- در شب قدرش دریافت، ما هم در یابیم. قرآن ها را بر سر نگیرید که بر دل خویش بخوانید. قرآن یک شی مقدس نیست بلکه یک معنای عمیق و رهایی بخش است. تا این را در نیابیم نه قدری شده و نه مقداری یافته ایم.

۱۷ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

بکوش تا محبوب باشی

خطای محبوب، به از صد ها صواب اغیار و بیگانگان نا محب است. هر که محبوب شد، خطا و صوابش از دایره بیرون نبرد. محبت را توان پوشاندن هر خبطی است. بکوش تا محبوب کسان باشی ...

آن بلال صدق در بانگ نماز
حی را هی همی‌خواند از نیاز

تا بگفتند ای پیمبر راست نیست
این خطا اکنون که آغاز بناست

ای نبی و ای رسول کردگار
یک مذن کو بود افصح بیار

عیب باشد اول دین و صلاح
لحن خواندن لفظ حی عل فلاح

خشم پیغامبر بجوشید و بگفت
یک دو رمزی از عنایات نهفت

کای خسان نزد خدا هی بلال
بهتر از صد حی و خی و قیل و قال

وا مشورانید تا من رازتان
وا نگویم آخر و آغازتان

گر نداری تو دم خوش در دعا
رو دعا می‌خواه ز اخوان صفا

مولانا

۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۹:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

حق زنان...

پذیرفتن اینکه " زنان " حق دارند برای تماشای مسابقات ورزشی به ورزشگاه ها بروند و فریاد بکشند، تشویق کنند و احیانا برقصند، نشانه از این دارد که قشر عظیمی از اجتماع خود را از زیر سایه ارزش ها و محدودیت هایی که سال ها به جنس انها تحمیل شده، رها کرده اند. زنی که به ورزشگاه می رود، با مردان دیگر به شادمانی می پردازد، دیگر در کنترل افکار واپسگرایان نخواهد ماند. آنها خود نیک دریافته اند که خواندن حدیث های آویزان کردن زنان از مویشان و سوزاندن آنان علاج کار نیست و کمتر گوشی به این حرف ها بدهکار خواهد بود. حق ورزشگاه رفتن یک مساله ساده نیست بلکه نشانه گرفتن چیزی است که سال ها با آن بر دیگران فرمان رانده و اذهان آنان را درگیر خود ساخته اند تا بر راه و روش و سلوک آنان زندگی کنند و در محدوده ی تنگ آنان به زندگی و حیات خود ادامه دهند.

۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

تعصب و اخلاق...

می توان به این حقیقت معترف بود که تعصب و اخلاق دو مفهوم ناسازگار با هم هستند بدین معنی که هرچه در فرد و گروهی میزان تعصب بالا باشد، اخلاق نحیف و بی جان می شود. گروه های متعصب ملی گرا یا مذهبی، کمترین اصول اخلاقی را نیز پایبند نیستند. در این روزها آنقدر رفتارهای غیر انسانی از گروه های متعصب مسلمان دیده ایم که ذکر آن تنها تکدر خاطر به همراه دارد و بس. به نظرم تعصبات قومی و ملیتی نیز سرنوشتی مشابه دارند. اما پرسش این است که چرا این دو مفهوم " تعصب " و " اخلاق " اینگونه نسبت به هم بی مهرند؟ به نظرم پاسخ نسبتا روشن است . به نظرم آنگونه که من در می یابم این ناهمنشینی و تباین به تعریف این دو واژه بر میگردد.
تعصب در کنه و ریشه خود به معنای خود ، عقیده و منافع خود را به شدت خواستن و پاسداری کردن از آن ها در حالی که اخلاق در اصل و عمق معنای خود به مفهوم دیگری را محترم شمردن و منافع، حقوق و اعتقاد دیگری را در نظر گرفتن است. با این نوع تعریف از اخلاق و تعصب شاید دلیل این همه بی اخلاقی در جامعه مسلمانان روشن شود. و بهتر در یابیم که چرا آنها بدین راحتی حاضر به تعدی و تجاوز به جان دیگران می شوند و مفتخرانه آن را فریاد می کشند.

۰۹ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۵ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس