گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم / گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

ایمان و غم ؟

به نظر من پدیده " نزول قرآن " و ظهور اسلام با رهبری پیامبر اسلام -ص- ، یک پاسخ با صدای بلند است به چند دغدغه مهم و ذاتی انسان ها که کم و بیش هر انسانی آنها را با خود حمل می کند.
اولین دغدغه ما نه آغاز که انجام است و میل به این که سرانجام ما چه خواهد شد؟ و به کدام ماوی آرام خواهیم گرفت؟ قرآن در این مورد بسیار زیاد سخن گفته و خبرهایی داده که سرانجام انسان ها به کدامین جایگاه خواهد بود.
دومین سوال مهم شاید پدیدار شدن هستی و انسان باشد که قرآن در این باب تئوری خود را بیان کرده و به واقع پاسخی برای این سوال نیز داشته است.
البته نمی توان در هر دو سوال فوق از معرفی موجودی بنام خداوند چشم پوشی کرد که منشاء حیات و زندگی معرفی شده است و همه کارها به طرز شگفت انگیزی به او باز میگردد.
اما یکی دیگر از مهمترین مسائل بشری که قرآن تلاش کرده در باره آن با بشر سخن بگوید، مساله اندوه و رنج و خوف است. خداوند بارها تاکید کرده که ایمان به خدا و دینداری، زداینده غم ها و خوف هاست و کسانی در کنار ایمان به کارهای نیک می پردازند، حقیقتا خوف و حزن از آنها دور خواهد شد.
این مساله مهم است که گاهی با خود بیاندیشیم که ایمان و مسلمانی ما تا چه اندازه مایه آرامش و شادی ماست؟ من گمان نمی کنم آنچه که اکنون بنام دین در کشور ما رایج است، نشانی از شادی و آرامش برای مومنین داشته باشد بلکه پیوسته بر درگیریهای ذهنی و روحی تالم انگیز مومنین می افزاید و آنان را سوگواران همیشگی تاریخ ساخته است. من عقیده دارم دینداری باید نتیجه اش این باشد که به هر شخص مومن بیاموزد که از غم ها و اندوه های روزگار که اجتناب ناپذیر اند، گذر کرده و به سویه های بهجت انگیز و شادی اور زندگی رهسپار شود. مومن غمگین، روح ایمان و دین و ایمان به خدا را در نیافته است .

۲۵ مهر ۹۴ ، ۲۱:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

طالبان اندوه...

غم و اندوه را نباید هیچ زمانی طلب کرد و به استقبال آن نباید رفت. اندوه حس نامبارکی است که باید از آن دوری جست و مشتاق آن نبایستی بود. من تعجب می کنم که مردم ما اینچنین به سراغ سویه های سوگواری و ماتم می شتابند. مردمی که اینچنین مشتاقانه روزهای معمولی را برای خویش پر از سوگ و ماتم می کنند، نباید هم سهمی از شادی و لذت حیات و زندگی ببرند. البته که سراسر زندگی آنها اندوه است و افسردگی و استرس و ...
حقیقتا مورد عجیبی است که مردم بدنبال کسان و محافلی هستند که آنان را بگریانند و در غم و ماتم فرو برند، غافل از اینکه اینگونه روح و روان خود و جامعه را به شکل ناخوشایندی میخراشند و میخلند.

۲۴ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

بازی خسران...

قرآن آیاتی بدین مضمون دارد که انسان ها و مردم همیشه در حال بازی و سرگرمی اند و سرشان گرم بازی است. منظور از بازی در اینجا در مقایسه با کاری مهمتر و اصیل است که آدمی آن را واگذاشته و به بازی کردن روی می آورد.
این موضوع در کشور داری ما بسیار مشهود است. حتما همه به نحوی خبر دار شده اید که ماه محرم طی روزهای آتی فرا خواهد رسید و از هم اکنون و حتی چندی قبل، کشور به حالت آماده باش برای این ماه در آمده است. مراسم های عروسی با عجله برگزار می شود و کارها به شتاب و با دقتی کم به پیش می رود. حکومت و دولت همه فضای شهر ها را پر از شرایط ویژه این ایام کرده اند.
حقیقتا تاسف انگیز است که کار و بار یک کشور معطوف به انجام یک سری مراسمات بی ربط و بی فایده می گردد.
حاکمیت ما نیز همانگونه که قرآن مثال می زند، کارهای مهم را وا نهاده و به بازی و سرگرمی مشغول است.
زمانی به محرم
زمانی به مراسم دهه فجر و قس علی هذا.
در کشور ما هر روز موضوعی و بهانه ای برای گذران وقت هست. کشور به پیش نمی رود اصلا برنامه ای بدین منظور وجود ندارد بلکه حاکمیت ما نفت و گاز می فروشد و بازی می کند و چند روز دیگر بازی محرم برای مملکت ما آغاز می شود و تکرار مکررات و هدر رفت سرمایه ها به سیاق گذشته و این داستان ادامه دارد...

۲۴ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

فریاد استیصال...

اصرار می کند که جامعه ایران، یک جامعه کاملا مذهبی است و بر این نکته به سختی پای می فشارد به گونه ای که حاضر نیست در این مورد هیچ چون و چرایی بشنود.
بله من دردش را خوب می فهمم. بیان آرزوها با صدای بلند و چشم بستن بر این حقیقت که جامعه ایران به آن معنی مورد نظر وی، چندان دینی و مذهبی نیست و احتمالا تا 20 سال آینده اکثریت مردم به نگرش های سکولار مابانه روی خواهند کرد. البته تصور می کند این اتفاق قابل جلوگیری است اما شخصا اطمینان دارم که جلوی این اتفاق را نمی توان گرفت و فریاد های وا اسلامای آنها بی ثمر خواهد بود.

-------
پ.ن : البته باید دانست که رویکرد سکولار مابانه داشتن به معنی ترک دینداری نیست بلکه دینداری مفهومی است که بسیار گسترده است و می توان رویکردی سکولار داشت اما دیندار بود و ماند. منتها این نوع دینداری به نظر اکثر روحانیون و مسلمانان سنتی که دینداری را بصورت آدابی و فریضه ای می فهمند، تفاوت چندانی با رویگردانی از دین ندارد.

۱۷ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

عاقبت خاطره ای خواهیم شد...

این مدت سریال فرار از زندان رو از یکی از کانال ها هر شب نگاه می کردم البته برای بار دوم، چرا که قبل تر ها آن را دیده بودم. از همان ابتدای باز بینی دوباره، به صحنه آخر فیلم فکر می کردم. با خود کلنجار می رفتم که آیا این صحنه را ببینم یا نه؟ صحنه از این قرار است که چهار سال از مرگ مایکل، قهرمان داستان می گذرد و همه اعضای گروه، با هم به آرامگاه او می روند و شاخنه گلی و یک کاردستی کوچک را آنجا گذاشته و می روند. برای من تماشای این صحنه بسیار دشوار بود. خیلی زود همه می روند و دوربین از آرامگاه مایکل دورشدن آنها را نشان می دهد. حس بسیار ناخوشایندی داشتم از دیدن این صحنه. حسی توام از اندوه و ترس. تصویری از تنهایی و ترس از فراموش شدن و خاطره شدن. دردناک خواهد بود اگر ما فقط قرار است خاطره شویم در ذهن چند نفر فراموش شویم در دل زمین. حقیقتا بسیار غم انگیز است ...

۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

داعش و آرامش

داعش و هم مسلکانش، تا آنجا که سخن از مرگ و کشتن و خونریزی است، برنامه و ایده دارند. هنگامه جنگ و اشوب و نا امنی، داعش و هم قطارانش معنی دارند. اما به محض شروع آرامش و سکون و امنیت، داعش و داعشیان دچار سکوتی مرگبار می شوند آنها نه ایده ای برای صلح دارند و نه برنامه ای برای پیشرفت و بالندگی. از اساس بوی نیستی و مرگ می دهند. هیچگاه نخواهند توانست بر شهر و دیاری مسلط شده و زندگی را جاری سازند. به هر جا که در آیند، تا آن هنگام که هستند می کشند و خون میریزند چرا که بدون آن حرفی برای گفتن ندارند و تمام می شوند. در فضای دور از جنگ و آشوب، داعش محو می شود و گروندگانش از آن روی می گردانند و همچو درخت خشکیده ای حیاتش به انتها می رسد. دعش و تفکر داعشی در بستری از دشمن تراشی ها و جنگ طلبی ها و نفرت پراکنی ها متولد و رشد می یابد. هر زمان که بجای نفرت و دشمنی به هم احترام گذاردیم، داعش و داعشیان را خشکانده ایم، و زندگی را جاری ساخته ایم. داعش و داعشیان رو به تباهی هستند و پشت به احترام و محبت. زندگی و حیات و پیشرفت، از جاده دوستی و گفتگو و احترام می گذرد. برای زندگی کردن باید گفت و شنید و دوست داشت و عشق ورزید.

۰۷ مهر ۹۴ ، ۲۲:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس