یکی از موارد مهمی که بایستی بدانیم، نوع ادبیات گفتاری ما با صاحبان رنج و افرادی است که به نحوی رنج و درد بر آنان عارض گردیده و یا در حال درد کشیدن هستند. به گمان من یکی از بدترین گفتمان ها می تواند بیان جملاتی از قبیل " مشیت خداوند است " و " خواست خدا بوده " و یا " تقصیر خودته " و " حقته " و همچنین گفتمانی بر پایه استدلال و در میان آوردن مسائلی مانند کفرگویی و از این دست موارد است.
به داستان حضرت مریم -س- در قران نگاهی بیاندازیم تا ببینیم کسی که تا پیش از این هم کلام خداوند بوده و بارداری اش با امری شگفت آور ممکن شده حال چگونه به واسطه درد زایمان، بودن خویش را نمی خواهد و آرزو می کند ای کاش پیش از این از میان رفته بود و چنین دردی بر او عارض نمی شد :
فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا ﴿23﴾
تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏ خرمایى کشانید گفت اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش ‏شده بودم (23)
اما پاسخ خداوند به او برای همه ما پر از حکمت و معرفت است . برخلاف تصور بسیاری از دینداران، خداوند نه تنها این سخن مریم -س- را کفرگویی و بی ایمانی نمی داند ( در نظر داشته باشید که مریم مورد خطاب مستقیم خدا و گیرنده وحی اوست ) بلکه با کلماتی سرشار از مهربانی و امیدواری سعی در آرام کردن وی دارد :

فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿24﴾ وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿25﴾ فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا ﴿26﴾
پس از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است (24) و تنه درخت ‏خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان بر تو خرماى تازه مى‏ ریزد (25) و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر کسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر کرده‏ ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (26)

من فکر می کنم در مواجهه با درد و رنج های دیگران، اولین کاری که بایستی انجام داد، سخن نرم و از سر مهر و محبت گفتن است و امید دادن به اینکه درد و رنج وی بزودی به پایان خواهد رسید.