به نظرم در برخورد با آیاتی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند بایستی این نکته را مد نظر قرار داد که گزاره های تشریعی احتمالا شامل این دسته از امر و نهی ها نمی شود و به احتمال قوی تر، مشترکات پذیرفته شده ی اخلاقی مصادیق مناسب تری برای امر و نهی هستند. در باره گزاره های تشریعی، به نظر من اجرای هر یک از آنها نیازمند برقراری ارتباطی ویژه با شارع دارد. بطور مثال خواندن نماز امری است که چنانچه پس از برقراری ارتباطی دوستانه و ویژه با شارع حکم خوانده شود، اثری مثبت و حالی خوش خواهد داشت و در غیر اینصورت امری متکلفانه و خسته کننده خواهد بود. اینچنین است روزه گرفتن و سایر احکام که دارای ریشه اصیل قرانی هستند.
حال شما اگر موفق به داشتن چنین تجاربی شده باشید و با کسانی مواجه شوید که چنین نیستند و بر عدم انجام گزاره های تشریعی پای می فشارند ( مثلا نماز نمی خوانند یا روزه نمی گیرند و ...) آنگاه نسنجیده ترین و شاید ناشایسته ترین عمل در این بین می تواند امر و نهی مستقیم باشد مثل گفتن این عبارت که نماز بخوان یا برو روزه بگیر و قس علی هذا. به طور قطع در این موارد نه تنها امر به معروف و نهی از منکر بسیار بدی کرده این بلکه به نوعی موجبات رنجش دیگران را نیز فراهم آورده ایم.
باری به عقیده من در این مواجهات اگر بنا بر گفتن سخنی باشد بایستی تاکید بر لزوم یافتن رابطه ویژه توسط آن شخص باشد و نه انتقال نتیجه تجربیاتی که کاملا شخصی بوده و برای خود ما دارای اعتبار و درک است.