گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم / گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

۱۰ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

لذت عاشقانگی

بار مثبت حیرت انگیزی دارد، گرچه به قاعده ساختاری منفی و نهی کننده دارد اما شگفت انگیز در قلب مخاطب می نشیند، " نرو " واژه ای بی بدیل است که احساسی گاه وصف ناشدنی از شنیدنش حاصل می آید. حسی که با نگاهی راستین و صادق آمیخته است. " نرو " واژه ای است برای امید به ادامه زندگی و عاشقانگی...

۳۰ آبان ۹۴ ، ۲۰:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

پدیدار شناسی داعش...

در تلاش برای فهم و تحلیل چرایی و چگونگی پدیدار شدن " داعش " دست کم  دو تحلیل تک عاملی را این روزها می بینیم. یکم تحلیلی است که با مسبب دانستن اسلام به عنوان یک دین، ریشه ظهور داعش را در احکام شریعت و آموزه های اسلامی می بینند و گروهی که داعش را محصول سیاست های عامدانه و یا پیامدهای غیر عامدانه سیاست کشورهای غربی در منطقه می دانند.
به نظر من آنچنانکه در پدیدار شناسی هر فرقه و گروه و اجتماعی نمی توان دلخوش به یک عامل بود شخصا مخالف هر دو تحلیل فوق هستم و به نظرم هر دو مغرضانه و ناشی نوعی نگاه متعصبانه به این موضوع است.
در مرتبه نخست کسانی که مدعی اسلام به عنوان مسبب اصلی این پدیده هستند بایستی دقت کنند که در میان مسلمانان اندیشه های بسیار و تفاسیر و قرائت های زیادی وجود دارد و آنچه داعش از آن دم می زند نه تنها تفکر علمی و مردمی نیست بلکه کاملا برعکس بوده و نمایندگان این ستخ از تفکر همیشه زورمداران و دولت های خودکامه بوده اند و اغلب تفکرات آنها قدرت طلبانه و با تکیه بر جدایی مسلمانان از دیگر انسان ها و نفی برادری و نوع دوستی بشر است که در میان مسلمین بسیار مهجور است هرچند که این روزها صدای بلندی دارد. به این نکته دقت کنید که بیشتر قربانیان داعش نه از دیگر ادیان که از مسلمانان بوده است . از این نکته گذشته مبناهای تئوریک مورد ادعای داعش به هیچ روی قرانی و اصیل نیستند و برگرفته از احادیث دست چندم و خیال پردازانه است که به مذاق قدرت طلبان و برتری طلبان خوش می اید.
و البته کسانی که علل پیدایش داعش را در دولت های غربی می پندارند به این نکته توجه ندارند که تا زمینه رشد چنین تفکراتی موجود نباشد نمی توان از بیرون نیرویی خاص وارد کرد که اینگونه به هدف بنشیند بایستی پذیرفت که احادیث موجود بسیار بسیار فضای مسموم و باورهای مجعول و خیالی را در ذهن خوانندگان می نشانند و چه بسیار مفسده که از این احادیث سر زده و کماکان خواهد زد.

۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۲:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

در طلب سوال...

آب کم جو تشنگی آور بدست
تا بجوشد آب از بالا و پست.... مولانا

به نظرم در این جهان آنچه که اهمیت دارد، رسیدن به سوال های مهم است. اگر ما در محدوده ای از معرفت قرار بگیریم که سوال ها برای ما زاده شوند، می توان امید داشت که چیزی از این دستگاه درک کرده ایم. بر خلاف تصور من فکر می کنم پاسخ چندان اهمیتی ندارد چرا که به یک سوال می توان پاسخ های متفاوتی داد و من فکر نمی کنم یک سوال واحد، یک پاسخ واحد داشته باشد. لذا بسیار مهم است که به سوال برسیم نه به پاسخ سوال که دومی به هر حال روزی به ما خواهد رسید اما دردناک است اگر زندگی کنیم در حالی که هیچ سوالی در ما نباشد و طالب هیچ چیز نباشیم تو گویی که هرگز زنده نبوده و زندگی نکرده ایم...

۲۵ آبان ۹۴ ، ۲۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

فیتیله، قومیت، تحمل شوخی...

این جنجالی که بر سر یک برنامه طنز به راه افتاده حقیقتا اغراق آمیز است. در این کشور در برنامه های طنز به زیاده با لهجه و سنن اقوام مختلف ایرانی شوخی شده و می شود. مازندرانی ها، مشهدی ها، خوزستانی ها شیرازی ها و جنوبی ها بارها مورد شوخی واقع شده اند و آب از آب تکان نخورده است. من گمان می کنم بعضی مسئولین در استان های اذری زبان به این مسائل دامن می زنند که شاید لازم باشد که ما مردم بازی آنها را نخوریم. به نظر من هموطنان آذری زبان بایستی کمی تحمل خود را بالاتر ببرند و حصارهای نامرئی مصونیت را از گرد خویش بردارند . من خاطرم هست که این ماجرا سال ها قبل نیز در اثر انتشار یک کاریکاتور در روزنامه ( به گمانم ایران ؟ ) نیز تکرار شد و جنجال های زیادی به پا کرد. من امیدوارم که عزیزان آذری زبان این مسائل را به چشم توهین و توطئه نبینند و چون سایر قومیت های ایرانی از بروز چنین شوخی هایی استقبال کنند.

۱۹ آبان ۹۴ ، ۲۲:۱۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

خداشناسی، زنانه و مردانه؟

بر خلاف آنچه که این روزها تلاش می شود که عبارت مبهم و غیر واقعی " مرد=زن " را با صدایی بلند بر جامعه حاکم سازد، من فکر می کنم در هیچ یک از جنبه ها نمیتوان این دو را مساوی دانست ( البته این بحث شامل حقوق شهروندی نمی شود که البته از این نظر بایستی و باید که این دو را برابر دانست ). از جمله این مسائل من مایلم خداشناسی زنانه را بیشتر و بیشتر دریابم. من گمان می کنم خداشناسی زنانه و مردانه بسیار متفاوت است و گرچه می توان متصور بود که خداشناسی در هر فردی نسبت به فرد دیگر می تواند متفاوت باشد اما به نظرم خداشناسی زنانه اختلافاتی اساسی با نوع مردانه آن دارد.
رابطه ای که زن ها با خدا دارند، رابطه ای بسیار نزدیکتر و ساده تر از رابطه مردانه مشابه آن است. عمده تصورات زن ها از خدا، بی پیرایه تر و ساده تر و صمیمی تر و البته امید بخش تر از رابطه عمدتا پیچیده مردان با خداست. البته در این رابطه نیاز داریم که کمی دقیق تر سخن بگوییم که در حوصله این نوشته کوتاه نیست .
باری آنکه من شخصا گاهی به خداشناسی زنانه رشک می برم که به نظرم از خداشناسی مردانه اش بسیار عملگرا تر و ره گشا تر است بر خلاف نوع مردانه آن که عمدتا نظری، پیچیده و گرفتار بن بست و تنگنا است.

۱۶ آبان ۹۴ ، ۲۲:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

جهان واقعی و جهان رسانه ای...

این تصویر سازی که رسانه هایی مثل BBC از وضعیت جهان ارائه می کنند گاهی بسیار مضحک و سست و خسته کننده به نظر می آید. اینکه اصرار دارند که از اردوغان چهره ای دیکتاتور و خود رای بسازند یک طرف و اینکه مردم ترکیه هر بار بیشتر به وی روی می آورند هم یک طرف. این تحلیل مضحک اخیر که اردوغان با بی ثبات کردن منطقه باعث شده مردم به وی رای دهند تنها از یک پیش فرض می گذرد و آن اینکه برای اثبات حرف BBC بایستی مردم ترکیه را انسان هایی ابله و ترسو و بی سواد بدانیم. این قشر از رسانه ها نمی خواهند با این حقیقت مواجه شوند که اردوغان برای مردم ترکیه ابدا آن چهره مورد نظر BBC نیست و علی رغم تبلیغات مداوم این رسانه علیه وی، او کماکان محبوب مردم ترکیه است. حقیقتا اینکه می گویند جهان ابدا شبیه آنچه که رسانه ها می گویند نیست، درست است.

پ.ن : شخصا هیچ علاقه ای به اردوغان و تفکراتش ندارم و این مورد صرفا مثالی بود برای بیان چگونگی برخورد این طیف از رسانه ها با حوادث جهان. در واقع به نظرم هیچ یک از نقوشی که این رسانه از اوضاع منطقه و جهان ارائه می کند نه تنها واقعی نیست که کاملا دروغ و اغراق آمیز و ساختگی این رسانه است.

۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۲:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

راز " او" ...

مخاطب ما صرف نظر از اینکه رابطه ما با آن عاشقانه ، شناخت ورزانه و یا درگیرانه باشد، در اشکال گوناگونی رخ نمایی می کند. مخاطب های آشنا و پیدا را " تو " می خوانیم و آنها را در حضور کامل درک می کنیم. معشوق های ما عمدتا از جنس معشوقه های حاضر هستند و سایه اختفاء بر آنها گسترده تشده است.
اما زمانی که مخاطب فکری و وجودی ما راهی به وادی " تو " ندارد و پیوسته در فضای " او " به سر می برد رابطه ما با وی رابطه ای رازآلود و تبیین ناشده است. معشوقی که رخ نمی نماید و پیوسته در اختفای مهیبی غوطه ور است.
من گمان می کنم خداوند از آن دسته محبوب هایی است که پیوسته در فضای " او " به سر می برد و حتی هنگامی که به لفظ " تو " خوانده می شود به مجاز خوانده می شود و نه حقیقت.
شاید زبان که از تنگی آن بسیار سخن رفته است، برای توصیف خداوند لغتی بهتر از " او" نداشته باشد. اویی که پس پرده نهان است و رازی است سر به مُهر . اگر چه امید آن می رود که با همه بر سر مِهر باشد.

۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

ما و خدا...

من معتقدم که تبیین خداباورانه از جهان، تبیینی بسیار پیچیده و حیرت انگیز است. بر خلاف تبیین های مادی انگارانه که پیچیدگی های آن قابل فهم و توضیح است، اما تبیین خداباورانه -به معنای در نظر گرفتن موجودی بسیار شگفت و پیچیده در راس نظام آفرینش - نه تنها پیچیده است که گاهی درک پیچیدگی هایش قابل توضیح هم نیست و ساعت ها فلسفیدن لازم دارد تا بتوان طرح بحث آن را شروع کرد. از طرفی بایستی اعتراف کرد که رابطه ما آدمیان یا شاید همه موجودات با خداوند، بسیار گنگ، نامفهوم و تبیین ناشدنی می نماید.
به نظر می رسد که با ورود خداوند به عرصه ی فکری هر کسی، هم او تبدیل به بزرگترین راز و سرّ وی می شود. خداوند را نمی توان تنها در یک باور خشک تصور کرد. وقتی شما خداباور شده اید و بنا به هر دلیلی پای در مسیر خداباوری گذاشته اید، پس خداوند بزرگترین و قَدَر ترین مساله زندگی شماست. مساله ای که از اغاز تا انجام با شماست و شما را احاطه می کند و بر ذهن و زبان شما روان و جاری است.

۰۸ آبان ۹۴ ، ۱۳:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

تورات خوانی...

12 پس الان‌ای اسرائیل، یهوه خدایت از توچه می‌خواهد، جز اینکه از یهوه خدایت بترسی و در همه طریقهایش سلوک نمایی، و او رادوست بداری و یهوه خدای خود را به تمامی دل و به تمامی جان خود عبادت نمایی. 13 و اوامرخداوند و فرایض او را که من امروز تو را برای خیریتت امر می‌فرمایم، نگاه داری. 14 اینک فلک و فلک الافلاک از آن یهوه خدای توست، و زمین وهرآنچه در آن است. 15 لیکن خداوند به پدران تورغبت داشته، ایشان را محبت می‌نمود، و بعد ازایشان ذریت ایشان، یعنی شما را از همه قومهابرگزید، چنانکه امروز شده است. 16 پس غلفه دلهای خود را مختون سازید، و دیگر گردن کشی منمایید. 17 زیرا که یهوه خدای شما خدای خدایان و رب‌الارباب، و خدای عظیم و جبار ومهیب است، که طرفداری ندارد و رشوه نمی گیرد. 18 یتیمان و بیوه‌زنان را دادرسی می‌کند، و غریبان را دوست داشته، خوراک وپوشاک به ایشان می‌دهد. 19 پس غریبان رادوست دارید، زیرا که در زمین مصر غریب بودید. 20 از یهوه خدای خود بترس، و او را عبادت نما وبه او ملصق شو و به نام او قسم بخور. 21 او فخرتوست و او خدای توست که برای تو این اعمال عظیم و مهیبی که چشمانت دیده بجا آورده است. 22 پدران تو با هفتاد نفر به مصر فرود شدندو الان یهوه خدایت، تو را مثل ستارگان آسمان کثیر ساخته است.

تورات - سفر تثنیه بخش 10 آیات 12 الی

۰۴ آبان ۹۴ ، ۲۲:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

آنچه خوبان همه دارند...

داشتم با خودم فکر می کردم که در مورد امام حسین (علیه السلام) چه بنویسم که کلیشه ای و تکراری نباشد یا اینکه گفته نشده باشد یا لااقل کم گفته شده باشد. به نظرم عظمت شخصیت وی موجب شده تا متفکران و نویسندگان توجه زیادی به وی و حرکت ایشان داشته باشند و این مواجهه انصافا پر از تحلیل های خوب و غنی است که در این بین صورت گرفته و سخت است که بتوان سخن نویی پیرامون ایشان گفت.
به نظرم می آید که ما شیعیان عمدتا تصور اشتباهی در باره امامان خود داریم. شاید به نظر بیاید که استراتژی و روش همه امامان به یک گونه است اما تاریخ در مورد امام حسین و امام حسن -علیهما السلام - حکایت دیگری دارد. به نظر می آید امام حسین -ع- شخصیتی بلندپرواز داشته اند و امام حسن (ع) شخصیتی آرام و درونگرا بوده اند. می توان از برخی متون تاریخی نتیجه گرفت که نوع مواجهه ی این دو عزیز، با پیشنهاد صلح معاویه چه اندازه متفاوت بوده است. امام حسین (ع) بنا بر یک سری نقل های تاریخی از حادث شدن صلح ناخرسند بوده اند اما گرچه می توان بنا به یک سری قرائن تاریخی دریافت که خود امام حسن(ع) نیز از این معاهده چندان راضی نبوده اند ، اما نمی توان تصور کرد که نظرات این دو عزیز با هم یکسان بوده باشد. این را گفتم چرا که گمان می کنم مهم است که ما به یکایک امامان بزرگوار خود ، ابتدا بایستی به چشم یک انسان نگاه کنیم و بپذیریم که انسان ها می توانند متفاوت فکر کنند و متفاوت نیز عمل کنند و این مستقیما به خلق و خوی آنها بر میگردد.

اما امام حسین (علیه السلام) به نظرم واجد صفاتی است که آنچه خوبان همه دارند را یکجا داشت. ایشان جدای از خلق و خوی نیک و سخاوت و بخشنده گی اش، حقیقتا یک جوانمرد بودند.
ایشان حتی در آخرین شب زندگی خود نیز از اصول اخلاقی شان گذر نکردند و به اطرافیان خود متذکر حق الناس شدند و فرمودند اگر کسی از شما بدهکار است، واجب آن است که قرضش ادا شود. و البته مردانگی ایشان به هنگام شب و خاموش کردن چراغ ها برای اینکه اگر کسی پشیمان شده یا ترسیده و ... بتواند بدور از شرم دیدار ایشان، ایشان را ترک کند و بدنبال زندگی خود برود. مهم تر اینکه ایشان در روز واقعه تفاوتی میان فرزندان خود و اصحابشان قائل نشدند و همه را به یک چشم نگریستند و برخلاف بسیاری از امرا، بدنبال فدایی و جان نثار نبودند.
شهریار بسیار بجا اشاره دارد که :
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب
که عَلَم کند به عالم شهدای کربلا را

بله حقا ایشان ابوالعجایب هستند که در حالی که شرع و عرف راه زنده ماندن را بدیشان عرضه می کنند، ایشان راه سربلندی و ظلم ناپذیری را انتخاب می کند و حرکتی می کند بالاتر از شرع و بالاتر از عرف و فراتر از فقه و مصلحت.
در پایان به نظرم ذکر این نکته بسیار مهم است که پاسخ ما شیعیان* به حرکت ایشان، چنانچه همین عزاداری های موجود باشد، باید گفت که ما همه چیز را باخته ایم و از دریا فقط کف روی آن را دیده ایم و شناخته ایم. خوب است که درصدی از مرام ایشان را در رفتار خود داشته باشیم که گریه را باید بر خود کنیم و نه بر ایشان.

--------------------
پ.ن : البته من گمان می کنم امام حسین (علیه السلام) شخصیتی فرا دینی و و فرا مذهبی است و معتقد نیستم که ایشان مختص شیعیان است بلکه هرجوانمردی در عالم از ایشان می تواند الگو بگیرد و به ایشان احساس تعلق و نزدیکی کند.

۰۱ آبان ۹۴ ، ۲۲:۵۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس