دامنه علم خداوند تا کجاست؟
بر اساس تعالیم قرانی، علم خداوند به افتادن برگی از درخت هم محیط است و آنچه در خشکی و دریا روی می دهد را می داند:
وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿59﴾
و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمى‏ داند و آنچه در خشکى و دریاست مى ‏داند و هیچ برگى فرو نمى ‏افتد مگر [اینکه] آن را مى‏ داند و هیچ دانه ‏اى در تاریکی هاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است (59)

از سیاق این آیه اینطور بر می آید که خداوند به کلیه امور عالم، آگاهی و علم دارد. در اینجا با توجه به عناصر ذکر شده در آیه، می توان علم خداوند را همان علم تکوینی در نظر گرفت. اینکه برگی از درخت می افتد و دانه ای در خاک می روید و هیچ تر و یا خشکی نیست که او نداند، همه را می توان به علم تکوینی خداوند مرتبط دانست.
در جایی دیگر به صراحت می گوید که خداوند بر کلیه اعمال شما شاهد است " وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا " و همچنین " یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَکْتُمُونَ" که نشان از یک علم بی نظیر به افکار و تصورات آدمی است.

البته ما نظرات فلسفی در این بین داریم که علم خداوند را تنها به کلیات محیط می دانند و استدلال می کنند که " علم خدا از آن روی که جزئییات مدام در حال تغییر و دگرگونی هستند و این دگرگونی ها ممکن است باعث دگرگونی در ذات باری تعالی شود، و از طرفی چون خداوند موجودی لا یتغییر است، پس علم خداوند به جزئیات نمی رسد " و بنابراین این مساله خود چالشی در این میان پدید آورده است.
حال اگر شواهد قرانی را در نظر بگیریم می توانیم باور کنیم و معتقد باشیم که علم خداوند به همه لحظات تنهایی ما می رسد و شریک همه افکار گاه و بی گاه ما آدمیان است. البته این همه قول محکم قرانی نیز گاهی شاید نتواند آدمی را قانع به این امر کند مگر اینکه بدنبال راهی باشد تا چالش های فکری و کلامی و فلسفی را در این میان به نحوی حل کند و درک روشن تری از آنچه که علم خداوند نامیده شده است بیابد