گفتم که بر خیالش راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید... حافظ
قصه برخی از احساس ها و افکار، قصه خیال محبوب حافظ است که از هر دری که بتواند بر جسم و جان آدمی وارد می شود. یافتن ماوایی برای آن گاه محال می نماید. زندگی ما برخورد با همین احساس هاست. عشق ها و غم ها و همچنین شادی های ما ، همه زندگی ما را تشکیل می دهند. به واقع به نظر من انسان هرچه می کند برای یافتن احساسی خوشایند تر است. عقل ما جز محافظی بر احساسات ما نیست و پاسدار ما در یافتن حس های بی نظیر است. احساس، آرزوهای ما را می زاید و ما زنده به رسیدن بدان ها هستیم...