مطالعه مداوم قران به نیت تامل و تدقیق در آن، نگاهی ویژه به آدمی می دهد. نگاهی که مثل هیچ چیز نیست و یک سازو کار منحصر به فرد دارد. به نظرم قران در نهایت به آدمی می آموزد که خود را از نگرانی و هراس برهاند و همیشه به دیدار با خداوند مشتاق باشد. در نظر قران، سرانجام زندگی نزدیک شدن به خداوند است و البته درک این نزدیکی است. قران پایان کار جهان را چنین توصیف می کتد که بندگان و البته مومنین در جوار خداوند به شادی و سلامت مشغول گفتگو هستند نزد پادشاهی مقتدر. و از این روی است که انسان را پند می دهد که با ایمان و عمل صالح، هیچ خوف و غمی برای انسان نباید متصور بود.
به گمانم قران بدرستی انگشت بر مهم ترین دغدغه بشر گذارده است یعنی مرگ و نیستی. اینکه مدام تذکر می دهد که دنیایی از پس این جهان وجود دارد ناظر بر همین است که آدمی اولا از مرگ نترسد و مرگ را به نیستی تعبیر نکند و دوم اینکه وعده دیدار با خود را می دهد که نهایت آرامش و امنیت است و بدین دو وعده یا دو خبر، آدمیان را از هول مرگ و نیستی می رهاند.
به نظر من این نگاهی است که در قران غالب است و مهمترین حرفی است که قران به ما می زند و به ما می آموزد.