حقیقتش نمی دانم چرا هرگاه شروع به خواندن بخش هایی از تورات و یا کتاب مقدس می کنم ناخودآگاه پس از خواندن هر آیه به دنبال مورد مشابه و مرتبط آن در قران می گردم و قیاس می کنم که مثلا قران در اینجا موافق است یا مخالف یا بی نظر و یا تا حدودی موافق یا مخالف است و قس علی هذا.
امروز نیز داشتم بار دیگر آیات مربوط به ده فرمان را بازخوانی می کردم و به نظرم بد نیامد این دو مورد را اینجا بنویسم.
در آیه زیر از سفر تثنیه خداوند تاکید بر عدم بت پرستی دارد و به عقوبت شدید آن اشاره می کند :
8 «به جهت خود صورت تراشیده یا هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان، یا از آنچه پایین درزمین، یا از آنچه در آبهای زیر زمین است مساز. 9 آنها را سجده و عبادت منما. زیرا من که یهوه خدای تو هستم، خدای غیورم، و گناه پدران را برپسران تا پشت سوم و چهارم از آنانی که مرادشمن دارند، می‌رسانم. 10 و رحمت می‌کنم تاهزار پشت برآنانی که مرا دوست دارند و احکام مرا نگاه دارند. * سفر تثنیه - بخش 5
اینجا ایه 8 که در رد بت پرستی است را می توان موافق کامل قران دانست و هر در هر دو این عمل کاملا مردود دانسته شده. اما آیه 9 که می گوید گناه پداران را تا چهار نسل بعد به پسران می نویسم به گمانم با نص صریح " وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی که هیچ گناهکاری گناه دیگری رامتحمل نمی شود، در تعارض است و البته شاید اینجا مقصود اثر وضعی باشد و نه اخروی آن که خب کمی دور از فرم آیه است.
همچنین آیه 10 نیز به نظرم در قران نیز حاکم است و اینکه خداوند هر حسنه را 10 برابر می کند و از کرم خود بر آن می افزاید گواه این مطلب است." مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ " همچنین بخش دوم آیه نیز در تعارض با رساندن گناه تا 4 نسل بعد هست.

برگردیم به آیه بعدی از تورات که در ادامه می فرماید:
11 «نام یهوه خدای خود را به باطل مبر، زیراخداوند کسی را که نام او را به باطل برد، بی‌گناه نخواهد شمرد.
در این مورد به گمانم می توان گفت که خداوند در قران تاکید بر یاد همیشگی خود دارد و توصیه وی به انسان ذکر دائم است " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً " و همچنین این ذکر دائم موجب آرامش قلوب است : " الا بذکر الله تطمئن القلوب" . گرچه ممکن است گفته شود که در تورات بر عدم نام بردن نام خداوند به باطل تاکید شده و نه ذکر و یاد وی، اما می توان پاسخ داد که نفس فراوانی چیزی و تکرار یک مطلب، احتمال لغو و بیهوده گویی را نیز می تواند افزایش دهد و در قران به نظر می رسد با در نظر گرفتن این مطلب نیز تاکید بر ذکر فراوان دارد.

در پایان شاید این مقایسه ها اصولا ناصحیح باشد و به اصطلاح خارج کردن متن از کانتکست تاریخی و مکانی زمانی اش تلقی گردد اما خب ناچارا گاهی این ماجراجویی های متنی انسان را وادار به این کارها می کند.