از عمیق ترین و ناخوشایند ترین تنهایی ها، آن است که در حضور افراد اتفاق می افتد. گویی دردناک ترین پارادوکس هستی را بر روح و جان ادمی می نوازند. این نوع از تنهایی راه گریز از آدمی می ستاند و وی را در جایی صعب گرفتار می آورد. تنهایی با کَسان، همچو گرسنه ماندن روی سفره است که به واقع رنج مضاعفی دارد. کاش بگسلد این همه پیوند های بی اثر که طلب تشنگی را از آدمی می ربایند. به قول مولانا باید طالب بود و در پی چیزی گشت که آن مطلوب را به سوی ما می آورد.

آب کم جو تشنگی آور بدست
تا بجوشد آب از بالا و پست

تا نزاید طفلک نازک گلو
کی روان گردد ز پستان شیر او

رو بدین بالا و پستیها بدو
تا شوی تشنه و حرارت را گرو