هواپیمای لوفت هانزا سقوط کرد و بسیاری را بی رحمانه در کام کشید. هیاهو و جنجال های آن اکنون فرونشسته است. مساله حل نشدنی اما اینجا کماکان به قوت خود باقی است. داستان انسان و پیچیدگیهای روحی و ذهنی وی. من همیشه به این مساله فکر می کنم که آرامش لوبیتز( کمک خلبان ) با وجود شنیدن صدای جیغ و ناله مسافران و همچنین التماس های خلبان، و دانستن اینکه لحظاتی بعد چه اتفاقی می افتد، چه معنی و توجیهی دارد؟ خود او که ادعا می شود فقط صدای نفس های ارام اش بگوش می رسد. واقعا لوبیتز به چه می اندیشیده؟