تجربه را بسیار مشکل می توان به کلام تقلیل داد. گاه تجربیات روحی و حتی جسمانی ما آنچنان پیچیده اند که کمتر واژه ای تاب حمل معنای ان را دارد. تجربیاتی اینچنین را گاه فقط بایستی با " نمی دانم " و یا سکوت توصیف کرد. پیش می آید که احساس هایی دوگانه در باب یک تجربه مرموز ما را فرا می گیرد. حسی خوشایند و همزمان هراسی مرموز. عمده تجربیاتی که ناشناخته اند را دوگانه در می یابیم به گونه ای که این احساس های متعارض هر لحظه در حال پیشی جستن از دیگری است و اینگونه درون آدمی را مورد تاخت و تاز خود قرار می دهد.