وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا
و سلام بر من روزى که زاده شدم و روزى که مى‏ میرم و روزى که زنده برانگیخته مى ‏شوم

قرآن یاد می کند از سه روزی که بشر را در آن هیچ اختیاری نیست. گفتمان قرآن در این آیات، وادی عشق و عاشقی است . یعنی وادی که در آن هیچ کس را اختیاری از خود نیست و هر چه آن خسرو کند شیرین بود. عاشق از من سخن نمی کند، همه وجود عاشق، اوست. اوست که همی راند و گوید. اوست که در بحر فنا، به هر سویی که بخواهد، تو را می برد.
سلامَت می کند در روزی که بی اختیار و نادانسته زاده شدی. زادنی که حاصل عشقی از منبع فیض بی منتها است.
سلام می کند تو را در روزی که به مرموزترین وادی ها رهسپارت می کند. جایی که کسی را از آن خبری نیست و فقط عاشقان برای دیدار معشوق خود توان چنین سفری را دارند و آدمی اگر عاشق نبود، چگونه راه بدین سفر می سپرد؟

درود می فرستد بر روزی که روز وصال است. روزی که عاشق را با معشوق وعده است، همان دمی است که حیاتی دوباره لایق آدمی می شود.