گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم / گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

مادرانه...

روز مـــــــــــادر بر تمامی مادران جهان گرامی و مبارک باد.

تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت خرمایى کشانید گفت اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش شده بودم (23)
پس از زیر [پاى] او وى را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است (24)
و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان بر تو خرماى تازه مى ریزد (25)
و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر کسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر کرده ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (26)


سوره مریَم - آیات 23 الی 26

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

یاد خدا...

روح تعالیم قرآنی بر پایه " یاد خدا " است. خداوند از ایمان آورندگان می خواهد که پیوسته خداوند را یاد کنند. شاید یکی از مهمترین دلایل زیاد بودن تعداد نمازهای روزانه نیز همین باشد که خداوند از مومنان می خواهد که پیوسته به یاد او باشند و موقعیت خداوند را به عنوان بزرگترین حقیقت هستی درک کنند.
از جمله ایاتی که در توصیف مومنین به خداوند آورده می شود آیه " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً " است و همچنین آیه ای که خداوند مومنان را بگونه ای وصف می کند که در هر حالتی به یاد خداوند هستند :

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
همانان که خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد مىکنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى اندیشند [که] پروردگارا اینها را بیهوده نیافریده اى منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار

به دیگر سخن، "یاد خدا " همان چیزی است که خداوند مومنین صدیق و گرامی خویش را بدان نشانه می شناسد و پیوسته آنان را بدین صفت می ستاید.

۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

سلام عاشق

وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا
و سلام بر من روزى که زاده شدم و روزى که مى‏ میرم و روزى که زنده برانگیخته مى ‏شوم

قرآن یاد می کند از سه روزی که بشر را در آن هیچ اختیاری نیست. گفتمان قرآن در این آیات، وادی عشق و عاشقی است . یعنی وادی که در آن هیچ کس را اختیاری از خود نیست و هر چه آن خسرو کند شیرین بود. عاشق از من سخن نمی کند، همه وجود عاشق، اوست. اوست که همی راند و گوید. اوست که در بحر فنا، به هر سویی که بخواهد، تو را می برد.
سلامَت می کند در روزی که بی اختیار و نادانسته زاده شدی. زادنی که حاصل عشقی از منبع فیض بی منتها است.
سلام می کند تو را در روزی که به مرموزترین وادی ها رهسپارت می کند. جایی که کسی را از آن خبری نیست و فقط عاشقان برای دیدار معشوق خود توان چنین سفری را دارند و آدمی اگر عاشق نبود، چگونه راه بدین سفر می سپرد؟

درود می فرستد بر روزی که روز وصال است. روزی که عاشق را با معشوق وعده است، همان دمی است که حیاتی دوباره لایق آدمی می شود.

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

رقص معنا...

ابوسعید ابالخیر مریدان را به سماع وا میداشت. او در توجیه این رفتار می گفت که سماع و رقص موجب هدایت انرژی سالکان طریق شده و جسم آنان را شاداب می سازد. مولانا نیز هم خود سماع می کرد و هم به تبع وی مریدان. یکی از عمده دلایل مولانا برای سماع، زدودن کبر و غرور از خویشتن آدمی است. گرچه سماعی که مولانا بدان التفات داشت، علتی فراتر از این هم داشت اما عمده انگیزه او برای سماع کردن، زدودن سنگینی نخوت و غروری بود که برای خویش قائل شده بود.
برای خود من تماشا کردن نوعی خاص از رقص دلپذیر است خصوصا رقصی که فارغ از نمایش های سخیف جنسی باشد. بر خلاف آنچه که اکنون رایج است، من رقص را یک نمایش جنسی نمی دانم و برای آن شان متفاوتی قائل هستم. (البته به ظاهر این از ویژگی های عصر حاضر است که همه مفاهیم و موضوعات را رنگ بوی جنسی و سکسی می دهد.)
گفته اند در سماع مولانا آن دستی که رو به سوی بالا دارد، سمبلی از دریافت معنا از دریای نامتناهی فیض خداوند است و آن دستی که رو به پائین است نمادی از هستی بخشی خداوند به کل هستی و ما فیها است. از این سخن مشخص می شود که رقصیدن دارای چه معانی بلندی است که امروزه شاید نادیده انگاشته می شود.

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

تورات می گوید

برج بابل

و تمام جهان را یک زبان و یک لغت بود. 2 و واقع شد که چون از مشرق کوچ می‌کردند، همواری‌ای در زمین شنعار یافتند و درآنجا سکنی گرفتند. 3 و به یکدیگر گفتند: «بیایید، خشتها بسازیم و آنها را خوب بپزیم.» و ایشان راآجر به‌جای سنگ بود، و قیر به‌جای گچ. 4 وگفتند: «بیایید شهری برای خود بنا نهیم، و برجی را که سرش به آسمان برسد، تا نامی برای خویشتن پیدا کنیم، مبادا بر روی تمام زمین پراکنده شویم.» 5 و خداوند نزول نمود تا شهر وبرجی را که بنی آدم بنا می‌کردند، ملاحظه نماید. 6 و خداوند گفت: «همانا قوم یکی است و جمیع ایشان را یک زبان و این کار را شروع کرده‌اند، والان هیچ کاری که قصد آن بکنند، از ایشان ممتنع نخواهد شد. 7 اکنون نازل شویم و زبان ایشان رادر آنجا مشوش سازیم تا سخن یکدیگر رانفهمند.» 8 پس خداوند ایشان را از آنجا بر روی تمام زمین پراکنده ساخت و از بنای شهر بازماندند. 9
از آن سبب آنجا را بابل نامیدند، زیرا که در آنجا خداوند لغت تمامی اهل جهان رامشوش ساخت. و خداوند ایشان را از آنجا برروی تمام زمین پراکنده نمود.

سفر پیدایش - فصل 11

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

سوداهای ماکیاولیستی...

گفتگو های در جریان میان ایران و زورمندان جهانی گرچه در خود نشانه های مثبتی از پیشرفت و دید بازتر دیپلماسی را دارد اما نبایستی چندان جدی تلقی شود. آنچه که میان دو طرف درگیر می گذرد همگی ناشی از احتیاج و ناچاری است و بعد از جاری شدن مفاد آن فارغ از اینکه این مفاد چه هست، دو طرف به سیاست های پیشینی خود بر خواهند گشت. به نظرم ساده نگری است اگر تصور کنیم که پس از شکل گیری توافق، فضای دیگری در کشور ما شکل می گیرد و مشکلات اقتصادی کم و کمتر می شود بلکه وجود مشکلات اقتصادی در کشور ما از اصول ماکیاولیستی حاکمان ماست و آنچه که مشکل اصلی کشور ما محسوب می شود، ناکارآمدی مسئولین حاکم است که زندگی را بر مردمان این سرزمین پیر و کهن تنگ کرده است. امیدوارم که ما بار دیگر در بازی رسانه ای حاکمیت ایران و رسانه هایی مثل بی بی سی فارسی نیفتیم و فهم سیاسی و موقعیتی ما بالاتر رفته باشد تا بر خلاف اسلاف خود در سه دهه پیش، کمتر تحت تاثیر رسانه ها و جو سازی آنها قرار بگیریم.

۱۲ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

اندیشه ی مبهم خدا...

برخلاف آنچه که عمدتا تصور می شود، تبیین خداباورانه از هستی نه تنها ساده و بر طرف کننده مشکل نیست بلکه بسیار پیچیده و مشکل آفرین است. این تبیین از هستی شما را به موجودی غیر قابل شناخت و بسیار پیچیده مرتبط می سازد که باید رابطه ای بسیار گنگ و پیچیده با وی برقرار کرد. گرچه گاهی به بنظر می رسد که ارتباط با خدا، آسان و بی تکلف است اما چنانچه کسی بخواهد در باره چگونگی این ارتباط عمیقا فکر کند به بن بست های متعددی برخورد خواهد کرد. در باره خداوند مسائل حل نشده بیشماری بر جای مانده است و تشخیص چگونگی اعمال او به سختی قابل توضیح است و شاید توضیحی نیز وجود نداشته باشد. سهم خداوند در حوادثی که در جهان پیرامون ما می افتد به درستی قابل تشخیص و اندازه گیری نیست. این موردی است که منجر به شکل گیری نظریات گوناگونی در باره خداوند شده که البته هیچکدام به نظر نمی رسد که چندان در توضیح عملکرد خداوند موفق عمل کرده باشند. باری سودای فهم خدا عالی ترین آرزوی اندیشه بشری است که آنقدر مبهم و پیچیده است که حتی قابل تعریف و توضیح هم نیست.

۱۱ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

حافظ توافق هسته ای

من به طرفین درگیر در مذاکرات هسته ای پیشنهاد می کنم که چنانچه قرار شد متن توافق احتمالی مکتوب شود، با این بیت از حافظ شروع شود:

آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

I would recommend to the nuclear deals parties, if they would like to write an agreement, as a header, write this poem of Haafez
The ease of two world is the explanation of these two words
With friend, kindness; with enemies, courtesy

۰۹ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

هدایت شده...

من شخصا با عبارت " هدایت شده " به شدت مشکل دارم. این اصطلاح بسیار خطرناکی است که کوهی از یقین و اعتماد به نفس کاذب را با خود حمل می کند. چه کسانی که به یک دین یا مذهب بخصوص وارد شده اند و مرتبا از این عبارت وام گرفته و خویش را توصیف می کنند و چه کسانی که از قلمرو اعتقادی یک دین خارج شده و منتقد آن دین شده اند، من شدیدا از هر دو گروه اجتناب دارم و به نظرم بیشتر رفتارها و واکنش هاشان و موضع گیری های آنان از روی خصم و کینه و انتقام است حتی اگر این مواضع بسیار مودبانه عنوان شوند.
البته تغییر عقیده به هیچ عنوان چیز بدی نیست بلکه گاهی نشان از پیشرفت و ترقی هم دارد اما عنوان کردن آن نشان از حس هیجانی آن شخص دارد و نه فکر و اندیشه و تعقل. کسی که چنین انتقال سنگینی را تجربه می کند، سال ها در سکوت و حیرت خواهد ماند تا بلکه خویش را بازیابد...

۰۷ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس

شادی و اندوه...

شادی و اندوه گرچه تحت تاثیر عوامل بیرونی هم قرار می گیرند اما به واقع اموری انفسی و درونی اند. این جمله بسیار بی معنی می نماید که "با شادی عده ای ما شاد شویم و با اندوه آنان، اندوهگین." گرچه آن کسان اهل بیت گرامی پیامبر اسلام -ص- باشند. انسان را نمی توان همچون یک ماشین پنداشت که به حالت های غم و شادی سوئیچ می کند. تصویری که از امام علی -علیه السلام- و حسب و حال تاریخی اش یافت می شود این است که چند روزی پس از وفات همسر بزرگوارش، زن اختیار می کند و حتی بعد ها نیز به تعداد آن ها می افزاید. فرزندان بسیار از خود برجای گذاشته و همیشه با حکومت وقت همکاری و مراوده نیز داشته است و بنا بر برخی گزارش ها ( که البته عده ای از شیعیان در آن تردید کرده اند) دخترش را به خلیفه ثانی به زنی می دهد. همچنین نام فرزندانش را ابوبکر،عمر و عثمان می گذارد و بیوه ابوبکر را به زنی می گیرد و پسرش ( محمد ابن ابی بکر ) را در خانه خود می پرورد. همه اینها را گفتم تا بگویم هر آنچه مولا علی - علیه السلام - کرد، کینه ورزی نبود ، کوبیدن بر طبل اختلاف و تفرقه نبود بلکه ایشان زندگی کردند در میان مردم و مراوده داشتند باشد که دوستداران ایشان بر خلاف سنت حسنه ی ایشان عمل نکنند و آنچه نکنند که او نکرد...

۰۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی مقدس